خواب دیدم خشایارشاه از فرط عصبانیت از فیلم ??? زنده شده و دارد لشکر جمع میکند تا به هالیوود حمله کند. چشمش افتاد به پوستر...بیییییب ...که شالی سیاه و سپید دور گردنش بود. دستش را مشت کرده دهانش باز و دندانها و زبان کوچکش هویدا بود. عقب عقب رفت با لکنت زبان پرسید: آقای بلوچ این تصویر از آن کیست؟! گفتم این حاکم امروز ماست.! با دو دست چنان بر فرق کوبید که نقش زمین شد. قبل از رحلت مجدد گفت: آبروی گذشته پیشکش, آبروی امروزتان را نجات دهید!!
با تشکر از : marmoolack_2004
مهدی دانشور ::: سه شنبه 86/1/28::: ساعت 6:26 عصر